کشته شدن طلاساز معروف در تهران

کشته شدن طلاساز معروف در تهران

کشته شدن طلاساز معروف در تهران

کشته شدن طلاساز تهرانی با شلیک سه گلوله همکارش

 مرد جوانی، همکار طلاسازش را با شلیک 3 گلوله در کارگاه طلاسازی به قتل رسانده بود، وی در دادگاه کیفری به تشریح جنایت پرداخت. رسیدگی به این پرونده از 15 مهرماه سال ۱۴۰۰ آغاز شد. شواهد نشان می داد عامل جنایت به احتمال فراوان  آشناست و پس از بررسی موبایل و فهرست مکالمات تلفنی، آلن 50 ساله از اقلیت های مذهبی که با قربانی اختلاف حساب داشته، بازداشت شد. سرانجام آلن لب به اعتراف گشود و به قتل همکارانش به خاطر اختلاف حساب بر سر ۴۰۰ گرم طلا اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداخت.

وقتی آلن در جایگاه متهم ایستاد گفت: من از اقلیت های مذهبی هستم و سالهاست طلاسازی میکنم و مجید را از سالها قبل می شناختم و با او کار می کردم. چند ماه قبل مجید گفت به یکی از اقوام همسرش طلا بدهکار است .او 400 گرم طلا از من گرفت و قول داد به زودی طلا ها را به من برگرداند. اما پس از مدتی هربار که طلا را میخواستم او طفره می رفت. هر بار بهانه می آورد یکبار می گفت نیم ساعت دیگر به انجا بروم اما خبری از طلاها نبود. من به او گفتم گرفتار شده‌ام تا اینکه آخرین بار به من گفت تا به دفتر کارش بروم.من به کارگاه طلاسازی او رفتم اما یکباره به رویم اسلحه کشید. اسلحه مجید مجهز به صدا خفه کن بود. من شوکه شده بودم و او که عصبانی بود و به من ناسزا می گفت. من و مجید با یکدیگر درگیر شده بودیم.  میخواستم اسلحه را از دستش بگیرم که ناخواسته دو تیر شلیک شد یک تیر به کتف و یک تیر به دستش برخورد کرد. ما با هم گلاویز بودیم که ناخواسته تیر سوم به سینه او برخورد کرد .

وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود گفت: باور کنید من از قصد تیر شلیک نکردم  و تیر ها ناخواسته شلیک شد .من که ترسیده بودم جسد را به حمام کارگاه بردم و در کارگاه را بستم .سپس از گاوصندوق ۴۰۰ گرم طلایی را که متعلق به خودم بود برداشتم. من موبایل مجید را هم برداشتم تا رد او گم شود و پلیس نتواند به حقیقت پی ببرد . من سپس کارگاه را ترک کردم اما چند ساعت بعد دوستانم با من تماس گرفتند و گفتند مجید کشته شده است. من حتی باور نمیکردم که او مرده باشد. من فکر میکردم اون فقط زخمی شده باشد.

 وی ادامه داد :من اتهام قتل را قبول دارم اما قتل عمدی نبود. اتهام سرقت را هم  قبول ندارم. چون فقط برای اینکه پلیس ردم را پیدا نکند موبایل مجید را برداشتم. اما از طریق همان  گوشی موبایل ردیابی و بازداشت شدم.من از مرگ مجید پشیمان و شرمنده هستم.

بنا بر این گزارش، با پایان دفاعیات متهم قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

پست های مرتبط

دیدگاه کاربران

دیدگاه خود را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. قسمتهای مورد نیاز علامت گذاری شده اند. *